با مامانم رفتیم مانتو بخریم دونه دونه رنگاش و طرح هایی که بود رو پوشیدم و اومدم جلوش که نظر بده
مشکی: مگه بابات مرده؟
سفید: مگه عروسی؟
صورتی: خرس گنده خجالت بکش مگه بچه ای؟
قرمز: شنل قرمزی شدی
خاکستری: مگه فیلی؟
راه راه مشکی و سفید: شبیه گورخر میشی
سفید با لکه های مشکی: مگه گاوی؟!
سفید با آستین های مشکی: عین پنگوئن شدی
دور گردن خز داشت: چقدر شبیه شترمرغ بودیو من نمیدونستم
نارنجی: شبیه هویج میشی
ساده ی کوتاه: این چیه خجالت نمیکشی؟
ساده ی بلند: شبیه جادوگر شهر اُز شدی
اومدیم خونه میگه آدم با تو میاد خرید پشیمون میشه این همه مانتو دیدیم هیچکدومو نخریدی😐
رفیق بی کلک مادر 😐😐😐😐
...